چه کسی کودک کار است؟

بسیاری از ما کودکانی را در خیابان‌ها و سر چهارراه‌ها دیده‌ایم که فال، خوراکی یا گل می‌فروشند، شیشه اتومبیل‌ها را تمیز می‌کنند یا حتی تکدی‌گری می‌کنند. ما همچنین احتمالا کودکانی را به خصوص در فصل تابستان دیده‌ایم که در تعمیرگاه یا مغازه پدر یا عضوی از خانواده‌شان مشغول کار بوده‌اند. بعید است که هیچ کدام ما کودکانی که در شبکه‌های اجتماعی، جنسی را تبلیغ می‌کنند ندیده باشیم. برای ما ممکن است این سوال اساسی مطرح باشد که کودک کار کدامشان است و آیا تعریفی برای کار کودکی وجود دارد؟

قوانین بین المللی و مفاهیم پیمان‌نامه حقوق کودک درباره تعریف کودکی به ما این امکان را می‌دهد تا درک بهتری از تعریف کار کودکی پیدا کنیم. قانون حمایت از اطفال و خانواده نیز تا حد زیادی به این تعاریف نزدیک شده است، هرچند برخی از آن‌ها را به دقت نشکافته و البته در عمل، نیاز به دستورالعمل‌های روشن دارد تا تمام اشکال کار کودکی، هم تعریف شود و هم نوع حمایت از آن‌ها روشن شود.

به طور خلاصه، اگر شرایط زیر فراهم باشد، کاری که کودک انجام می‌دهد، جزو کار کودکی و خلاف پیمان‌نامه‌های بین‌المللی شناخته می‌شود:

  1. فردی که مشغول کار است، زیر ۱۸ سال، یعنی کودک باشد.
  2. کار او، به حقوق او شامل موارد زیر لطمه بزند:
  • حق بر سلامتی: کودک به کاری مشغول باشد که به خاطر توان جسمی یا نوع کار، سلامتی او را در معرض آسیب قرار دهد. مثل حمل بار سنگین یا کار در محیط‌های پرخطر مثل معدن.
  • حق بر تحصیل: کار کودک باعث شود که کودک از چرخه تحصیل باز بماند یا به دلیل میزان کار، به تمرکز کودک در کلاس درس خدشه وارد شود یا کودک امکان انجام تکالیف خود را پیدا نکند. این که کودک به دلایل دیگری مانند نداشتن اوراق هویتی یا معلولیت حق بر آموزش‌اش نقض شود و از ابتدا از ورود به چرخه آموزش محروم شده باشد، از این چرخه خارج شده باشد یا به دلایل دیگری مثل ازدواج کودکی این حق از او گرفته شده باشد، همچنان نقض حقوق کودک محسوب می‌شود و نمی‌تواند توجیهی برای ورود کودک به بازار کار باشد.
  • حق بودن با خانواده: کودک به دلیل شرایط کار، از محیط خانواده دور شده باشد.
  • حق بازی، تفریح و استراحت: بازی، تفریح و استراحت نیازهای اساسی کودکان است و طبق پیمان‌نامه حقوق کودک باید در تمام برنامه‌ریزی‌ها لحاظ شوند. اگر کار، این حقوق را از کودک سلب کند، او جزو کودکان کار محسوب می‌شود.
  1. کودک مورد بهره‌کشی اقتصادی قرار گرفته باشد. یعنی ممکن است همه یا برخی از موارد بالا اتفاق نیفتاده باشد، اما به دلیل بهره‌کشی اقتصادی از کودک، همچنان او را به عنوان کودک کار محسوب می‌کنیم. گرچه در بسیاری از موارد، اغلب حقوق بالا از کودکان کار دنیای مجازی سلب می‌شود، اما مواردی هم هستند که کودک احتمالا تنها قربانی نقض حریم خصوصی قرار می‌گیرد؛ ولی به دلیل بهره‌کشی اقتصادی، او هم جزو کودکان کار به حساب می‌آید.

به این ترتیب، کودکان کار، به تمام افراد زیر ۱۸ سالی گفته می‌شود که یا زیر سن قانونی تعریف شده به هر کاری مشغول هستند یا در سن قانونی برای انجام کار قرار دارند اما بر خلاف قانون به کار واداشته شده‌اند. وقتی از سن قانونی برای کار صحبت می‌کنیم، منظورمان سنی است که هر کشوری ممکن است به عنوان حداقل سن برای کار در کودکی تعریف کرده باشد. این سن در ایران ۱۵ سال است. پس هر کودک زیر ۱۵ سال که به کار مشغول است، کودک کار محسوب می‌شود.

البته قانون کار در ایران به دلیل تبصره‌ای که دارد، مسئولیت دیده‌بانی را در مواردی از دوش دولت برداشته است. به این ترتیب امکان قانونی روشنی برای پیگیری تخلف بسیاری از کارگاه‌ها و بنگاه‌های کوچک و عمدتا خانوادگی که کودکان را به کار گرفته‌اند، وجود ندارد.

طبق پیمان‌نامه حقوق کودکان و قوانین بین‌المللی کار، کودکان بین ۱۵ تا ۱۸ سال، سن پایان کودکی، نمی‌توانند مانند بزرگسالان به کار واداشته شوند. آن‌ها نمی‌توانند در کارهای سخت که در قوانین داخلی تعریف شده است مشغول شوند، نمی‌توانند بیشتر از ساعات معینی کار کنند و باید این ساعات با امکان تحصیل آن‌ها همخوانی داشته باشد. آن‌ها همچنین باید از میزان استراحت بیشتری برخوردار باشند، شیفت‌های شبانه نباید داشته باشند و همچنین باید حقوق برابر با بزرگسالان دریافت کنند.

البته در نظر بگیریم که لزوما هر کودک زیر سن ۱۵ سالی که مشغول کار است، بلافاصله در تعریف کودک کار قرار نمی‌گیرد. اگر مواردی که در بالا برشمردیم، یعنی رعایت حقوق اساسی کودکان، اتفاق افتاده باشد،‌ کودک می‌تواند بخشی از زمانش را به کسب مهارت یا تخصص صرف کند یا با مشارکت در کار خانه، روحیه مشارکت و همکاری را در خود تقویت کند. اما باید توجه داشت که شرایط مهارت آموزی و کار در خانه با حفظ تمام حقوق کودک باید بر اصل عدم تبعیض هم استوار باشد. در بسیاری از موارد، کار خانگی نه به عنوان آموختن مهارت مشارکت بلکه به عنوان بخشی از وظیفه و آماده‌سازی کودک برای زندگی آینده، بر دوش کودکان دختر گذاشته می‌شود و تبعیض جنسیتی از کودکی بر کودکان تحمیل می‌شود.

کودکان کار می‌توانند در حوزه‌های مختلفی مشغول به کار باشند. طبق برآوردهای مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت کار در سال ۱۳۹۶، کودکان بین سن ۱۰ تا ۱۷ سال در مشاغلی مانند معادن، ساختمان، کشاورزی، جنگلداری، ماهیگیری و تولید صنعتی و خدمات فعالیت می‌کردند. کودکان شاغل در کارگاه‌های قالی‌بافی و تولیدات کیف و کفش از جمله کودکان در بخش تولیدات به شمار می‌روند. این آمار، شغل‌های غیررسمی یا کاذب، مانند زباله‌گردی، کولبری یا سوختبری را به حساب نیاورده است. همچنین در هیچ آماری، کار خانگی کودکان، به خصوص کودکان دختر، در نظر گرفته نشده است. در میان این مشاغل، برخی از موارد، مانند کارهای ساختمانی و معدن، خود به خود جزو مشاغل سخت و زیان‌آور به حساب می‌آیند و به این ترتیب کودکان در هر سنی در این مشاغل کودک کار محسوب می‌شوند. در موارد دیگر، بسته به مسئولیت کودک در کار و تعداد ساعاتی که مشغول کار است و لطمه‌ای که به سایر حقوق کودک وارد می‌شود، کودکان در سن قانونی می‌تواند به صورت مجاز به کار مشغول باشند یا همچنان در تعریف کودکان کار قرار بگیرند.

به این ترتیب گروهی از کودکان که محل کار و کسب درآمدشان در خیابان تعریف می‌شود، جزو تعریف کودکان کار قرار می‌گیرند و اصطلاحا کودکان کار و خیابان نام گذاری می‌شوند. این کودکان که اغلب بیشتر از سایر کودکان دیده می‌شوند، بخشی از کودکان کار هستند و با چالش‌های متنوعی دست و پنجه نرم می‌کنند. کودکان در خیابان‌ها ممکن است به عنوان کارگر خدماتی از سوی پیمان‌کاران شهرداری یا خود شهرداری‌ها به کار گمارده شده باشند. آن‌ها ممکن است به فروش محصولات مانند گل‌ یا خوراکی مشغول باشند یا در بازار‌ها یا خیابان دست‌فروشی کنند. این گروه از کودکان در بیشتر موارد از سوی رسانه‌های داخلی و حتی رسانه‌های خارج از ایران و به نقل از مقامات رسمی، به عنوان «کودکان کار» قلمداد می‌شوند و سایر کودکان که کمتر دیده می‌شوند، کمتر هم به شمار می‌آیند.

آزارکلامی و روانی، آزار و خشونت جسمی، تجاوز، آزارجنسی، بیماری‌های عفونی، تصادف، سقوط از ارتفاع، جراحت یا قطع عضو و معلولیت موقت یا دائم و مرگ، بخشی از آسیب‌هایی است که کودکان در شکل‌های مختلف کار تجربه می‌کنند.

هرچند انواع خطرات و آسیب‌ها همه کودکان کار را تهدید می‌کند، اما کودکان کار دارای معلولیت‌های جسمی و روانی و نیز کودکان کار با بیماری‌های زمینه‌ای، در معرض آسیب‌های مضاعفی قرار دارند. کودکان کار با معلولیت‌های جسمی و روانی که نیازمند خدمات توانبخشی و درمانی یا مراقبت‌های ویژه‌ هستند، عموما از این خدمات بی‌بهره می‌مانند و در نتیجه، کیفیت زندگی آنها تحت تاثیر قرار می‌گیرد.

بسیاری از کودکان با معلولیت‌های ذهنی عموما از سنین نوجوانی، در کارگاه‌های تولیدی به کار گرفته می‌شوند تا درآمدزایی کنند. کودکان با معلولیت‌های روانی و شرایط متفاوت ذهنی در محیط‌های شلوغ و آسیب‌زا، تنش‌های بیشتری را تجربه می‌کنند که بطور مستقیم روی روان و کیفیت زندگی آنها اثرگذار است. همچنین کودکار کار با بیماری‌های زمینه‌ای نیز به دلیل قرار داشتن مداوم در محیط‌های نامناسب بهداشتی، اثرات عوامل محیطی روی تشدید بیماری‌ها و آثار آنها و دسترسی نداشتن به خدمات درمانی لازم، از مسیر درمان دور می‌مانند.

اما گروه دیگری از کودکان که ممکن است طبق تعریف، کار انجام ندهند، اما در کنار کودکان کار و خیابان، مورد توجه فعالان حقوق کودک قرار می‌گیرند، کودکان خیابان هستند. آن‌ها ممکن است در خیابان کار نکنند، اما تمام یا بخش زیادی از وقت خود را در خیابان می‌گذرانند. آن‌ها ممکن است بی‌خانمان و در مواردی بدون سرپرست باشند. اما کودکانی هم هستند که دارای سرپرست و حتی ظاهرا دارای خانه هستند، اما همچنان کودکان خیابانی به حساب می‌آیند.

از طرفی کودکان معلولی که در خیابان‌ها کار می‌کنند، ممکن است مورد سوءاستفاده افرادی در خانواده یا خارج از آن قرار گیرند که معلولیت کودک را به عنوان ابزاری برای جلب ترحم عمومی و در نتیجه، کسب درآمد بیشتر در خیابان به کار می‌گیرند و با نگاهی سودجویانه، اصرار بر تشدید معلولیت کودک دارند. به علاوه، محیط‌های ناامن عمومی که اغلب برای افراد دارای معلولیت مناسب‌سازی نشده‌اند، کودکان کار معلول را در معرض خطرات بیشتر و دائمی‌تری قرار می‌دهند که زندگی آنها را تهدید می‌کند.