منتظر پوپولیست‌ها باشید؛ نگاهی متفاوت به کودکان کار و سوادآموزی

طبق برخی از آمارهای رسمی، بیش از ده میلیون از ساکنین ایران کم سواد و حدود نه میلیون نفر بی‌سواد مطلق هستند. به‌نظر شما این اعداد ترسناک نیست؟ اگر کمی منصف باشید قطعا جوابتان همین واژه ترسناک و یا چیزی شبیه به اسفناک خواهد بود. این آمار برای چند سال پیش است که وضعیت اقتصادی کم و‌بیش بهتر از این روزها بود. اما ماجرا آنجا ترسناک می‌شود که بدانیم این ارقام روز به‌روز افزایش پیدا می‌کند و این افزایش شامل کودکان کار هم می‌شود. کودکان طبقه فرودست که اکثرشان یا وارد بازار کار می‌شوند و یا دخترانی هستند که زندگی‌شان در جایی خارج از خانه پدر رقم می‌خورد.

تا اینجای ماجرا را احتمالا شما هم به عنوان یک دغدغه‌مند اجتماعی شنیده و یا خوانده باشید، اما وقتی تعاریف جدید یونسکو از سوادآموزی و سواد را مرور کنیم به عمق فاجعه بهتر پی خواهیم برد. تعاریف جدید تقریبا تمام ما را هم بخشی از کم سوادان در جهان طبقه‌بندی خواهد کرد.

یونسکو در مفهوم سواد و تعریف آن تغییراتی ایجاد کرد و مانند قبل تنها خواندن و نوشتن به زبان مادری یا رسمی یک کشور را سواد قلمداد نمی‌کند. در تعریف جدید، توانایی ایجاد تغییر، ملاک با سوادی قرار گرفته است، یعنی شخصی با سواد تلقی می‌شود که بتواند با استفاده از خوانده‌ها و آموخته‌های خود، تغییری در زندگی خود ایجاد کند.

این تغییر هم طبق تعریف قبلی یونسکو از سواد شامل یک سری مهارت‌ها است که مصداق باسواد بودن است. بدین ترتیب شخصی که در یک رشته دانشگاهی موفق به دریافت مدرک دکترا می شود، حدود ۵ درصد با سواد است. این مهارت‌ها عبارت اند از:

۱.  سواد عاطفی : توانایی برقراری روابط عاطفی با خانواده و دوستان.
۲.  سواد ارتباطی : توانایی برقراری ارتباط مناسب با دیگران و دانستن آداب اجتماعی.
۳.  سواد مالی : توانایی مدیریت مالی خانواده، دانستن روش‌های پس‌انداز و توازن دخل و خرج.
۴.  سواد رسانه‌ای : این که فرد بداند کدام رسانه معتبر و کدام نامعتبر است.
۵.  سواد تربیتی : توانایی تربیت فرزندان به نحو شایسته.
۶.  سواد رایانه‌ای : دانستن مهارت‌های راهبری رایانه.
۷.  سواد سلامتی : دانستن اطلاعات مهم درباره تغذیه سالم و کنترل بیماری‌ها.
۸.  سواد نژادی و قومی : شناخت نژادها و قومیت‌ها بر اساس احترام و تبعیض نگذاشتن.
۹.  سواد بوم شناختی : دانستن راه‌های حفاظت از محیط زیست.
۱۰. سواد تحلیلی : توانایی شناخت، ارزیابی و تحلیل نظریه‌های مختلف و ایجاد استدلال‌های منطقی بدون تعصب و پیش فرض.
۱۱.  سواد انرژی : توانایی مدیریت مصرف انرژی.
۱۲.  سواد علمی : علاوه بر سواد دانشگاهی، توانایی بحث یا حل و فصل مسائل با راهکارهای علمی و عقلانی مناسب.

از آن جا که با سواد بودن به یادگیری این مهارت‌ها وابسته شده است، قاعدتا سیستم آموزشی کشورها هم باید متناسب با این مهارت‌ها تغییر رویه دهند که فعلا سیستم آموزشی ما، هنوز هیچ تغییری در زمینه آموزش مهارت‌های فوق نکرده است.

اما چه باید کرد؟ کودکان چه می‌شوند؟

قطعا باید تلاش‌مان را بکنیم تا تعداد بیشتری از کودکان به آموزش دسترسی پیدا کنند و همانطور هم که می‌دانیم، یکی از دغدغه‌های اصلی اکثر سازمان‌های غیردولتی فعال در حوزه کودکان همین است. خوب یا بد دارند جلو می‌روند. دولت موظف است که شرایط را فراهم کند. به‌نظر من هم باید فراهم کند و قطعا کم‌کاری او، بیش از هر دلیل دیگری در این میان نقش اساسی را دارد. اما این کم‌کاری چه بلایی بر سر ما آورده و یا خواهد آورد؟

جامعه بی‌سواد یعنی جامعه پیرو. کودک بی‌مهارت یعنی آینده‌ای که پوپولیست در آن محور سیاست و جامعه خواهد بود و این یعنی تسلسل همین شرایط و نهایتا اضمحلال همه چیز.